نقدها

علی اصغر قره باغی

آن سوی یک نگاه درختان بلند قرار داشت، کا بوس های شبانه کودکی او را شکل می دادو فردی ترین خاطراتی است که از آن دوران در ذهنش رسوب کرده است . فرامرزی برای فرار از این ترس هابه دامن امن خیال پردازی پناه می بردو باز تاب همین ترس هاو خیال پردازی هااست که امروز از لابلای طرح واره های او سرک می کشند و علی فرامرزی ذر سال 1329 در خانوادهای متوسط در محلهء قدیمی امامزاده یحیی بدنیا آمد.پدراوازروستاهای اطراف دماوند به تهران آمده و در این محل سکنا گزیده بودند . فرامرزی در همان محله قدیمی به دبستان رفت.ترس از مدرسه وتنبیه و به ویژه ترس از بنای قدیمی و خوفناک دبستان که در میان خود را می نمایانند.دبیرستان هم،مانند دبستان،محیطی سراسر شکنجه بود و هنوزکلاس نهم را تمام نکرده بودکه به کلاس نقاشی جعفر پتگر رفت .آشنایی با محیط تازه و دوستانی که حضورشان آزار دهنده نبود روزنهء امیدی در برابر او گشود و تصمیم گرفت که نقاش بشود

مشاهده...

فردريک کارور

زیستن در جهان نا همگون افتخاری بود که توانستم کارهای فرامرزی را از نزدیک ببینم. نکته بسیارجالب توجه این بود که او چگونه این طرزفکرها و دیدگاه‌های متفاوت را یک به یک و هم‌زمان تجربه کرده و از آنها عبورنموده است. او المان‌های بصری را به‌ درستی می‌شناسد و این شناخت او را قادر می‌سازد حسی را که از اطرافش دارد در کار بازتولید کند.

مشاهده...

پرویز کلانتری

فراترازدرخت وپنجره ،عشق - انسان روزی که به سراغ فرامرزی رفتم متوجه شدم که تنهاست.زن وبجه رابه مسافرت فرستاده بودودرفراغت وتنهائی سخت مشغول نقاشی بود. فرصتی بودمغتنم که کارهایش راببینم. آنهارایکی یکی ازکارتن قطوری بیرون میکشید ودرکف آتلیه پهن میکند تا بشودانبوه آثاررادرکنارهم دید. درخت وپنجره وخلاصه شده ای ازطرح خانه ،دوره جدیدی ازنقاشی ها وطرح هایش راتشکیل میدهند.نقاشی هائی باپاستل وگرافیت برکاغذ.

مشاهده...

صادق بریرانی

زبان بافت بازبان بافت بیان کردن درهنرهای تجسمی کوششی بوده که درابتدای قرن بیستم توجه نقاشان غربی رابه خودجلب کرده است.شایدبگوئیم مانندتاکیدی است به گونه ای تکنوازی دریک ارکستر.برای بافتی نوگذاشتن رنگ کلفت باکاردک نقاشی یاماله دیگرخشنودی نمی اوردچنانچه ریوپل و استایل کار می کردند.

مشاهده...

آيدين آغداشلو

سال هاست که کار علی فرامرزی را د نبال می کنم. از همان وقتی که آب رنگ های استادانه ای می کشید از خانه ها و کلاس مرتب و منظمی را دایر کرده بود – که هنوز هم دایر است و در کار معلمی اش جدی است – و از حیثیت کلاس خصوصی نقاشی پاسداری می کرد و نمایشگاه می گذاشت از کارهای خودش وشاگردانش. بعضی از شاگردان من از کلاس او می آمدند و بعضی از شاگردان من هم به کلاس او می رفتند و همین ها واسطه ی آشنایی ببیشتر ما شدند و دوست شدیم.

مشاهده...

© Ali Faramarzi - All images are copyright